ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
قالبمو عوض کردم ،نشستم از اول پستامو خوندم
همش ناراحت و کسل بودم بابت رابطه ای که داشتم
همش از خدا میخواستم زندگی تموم بشه ، خسته بودم و دل شکسته از این همه بی توجهی و بی اهمیتی... خسته بودم از یه طرفه رفتن
رابطه ای که عجیب شروع شد و در طولش مدام داغون و خسته بودم، به بدترین شکل هم تموم شد.... اما مشکلی نیس
حکمتی داشته....
الان بعد از یک سال و هشت ماه فهمیدم چیزی که اذیتت میکنه باید بذاری کنار... گرچه اون منو گذاشت اما منم میتونم فکرشو بذارم کنار.... میتونم زندگی جدیدمو شروع کنم و خوشبخت بشم... میتونم خوشحالی رو برگردونم اما نباید یادم بره... خودم و روحم واجب تر از هر آدم موقتیه...
امیدوارم اتفاقای جدید و تازه رخ بدن....
پ. ن:
وقتی توی رنج و سختی قرار میگیریم، نگیم خدایا چرا من؟! همون طور که وقتی شاد و خوشحال و خوشبختیم بهش نمیگیم خدایا چرا من!