129

روزگار عجیبیه

عجیب بوده

و عجیب هم باقی میمونه... 

کاش خدا حکمت تک تک کاراشو بهمون نشون میداد... 

هنوزم گیج و ماتم... هنوزم فکر میکنم حقش نبود اون همه عشق و علاقه بی سرانجام بمونه... هنوزم فکر میکنم ما خیلی جا واسه عاشقی کردن داشتیم... خیلی تصمیما خیلی حرفا خیلی احساسات و خیلی کارای نکرده داشتیم. 

یادم که میاد دلم میگیره بغض میکنم... 

نمیدونم این حال تا چند ماه یا چند سال دیگه میخواد ادامه داشته باشه

نمیدونم چه اتفاقی قراره رخ بده که گذشته کمرنگ بشه؟! 

بده ندونی... بده نشه... 

هنوزم دلم میگیره 

دلم نمیخواست اینطوری بشه... دو ماه و خرده ای گذشته ولی.... 

بازم به خیلی چیزا فکر میکنم ...خیلی از حرفاش که یادم رفته بود میاد توی ذهنم... خیلی از کارایی که کردیم و خاطره هایی که ساختیم... 

یادش بخیر.. 

اگر اینا پستی و بلندیای زندگی هستن، باید بگم که هیچ قشنگی ندارن... 

اگر اینا فقط یک روی سکه هستن، باید بگم کاش زودتر اون ور سکه هم نمایان بشه.. 

خلاصه که کاش خدا کاری بکنه.... حداقل نشونی از حکمتاش بهمون بگه ببینیم قراره چی بشه یا چرا فلان اتفاق افتاده... 

کاش خدا کاری بکنه... 

++++++++++++++++++

دل می گیرد و میمیرد و هیچ کس سراغی ز آن نمی گیرد. ادعای خدا پرستیمان دنیا را سیاه کرده ولی یاد نداریم چرا خلق شدیم. غرورمان را بیش از ایمان باور داریم. حتی بیش از عشق