ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!

126

آغاز سال 1399 

با پشت سر گذاشتن یه عالمه سختی و مشکلات اما به سرعت، 98 تموم شد وبا امید و توکل به خدا سال جدید رو شروع میکنیم... 

ایشالا که اتفاقای عالی ومعجزات بزرگی توی زندگیامون رخ بده و حال دلمون خوش بشه و دیوار قلبمون گرم بشه... 

سال نو و اتفاقاتش و جمعه بودن اول فروردین مبارکمون باشه 


خدا را شکر

چشم ها هنوز بلد نشدند

دروغ را...


((سیما امیرخانی))

125

18 اسفند اسباب کشی کردیم به خونه ی جدید

البته مال خودمون نیست و به زودی ان شاءالله میریم خونه ی خودمون... 

از اونروز تا همین امروز نت نداشتیم و تازه وصل شده و حسابی عین عقده ایا افتادم روو گوشی... اصن باورم نمیشه نت دارم خخخخ

البته هیچ اتفاق خاصی هم رخ نداده توی این مدت. نه پیامی از آدم خاصی نه نگرانی کسی و نه هیچ چیز دیگه ای...باز همینم شکر که توی این دوران قرنطینه نتم فعال شد البته با کلی تاخیر اما شکر شکر یه عالمه شکر... 


بهار کوچکی ام در دل خزان اما


خدا هوای دل ساده ی مرا دارد ....


((معصومه صابر))

124

این هم سرنوشت من است

که دنیا را بگردم بدونِ تو

چه مى شود کرد


((ناظم حکمت))

ترجمه: احمد پورى

123

یکشنبه رفتیم بندرعباس پیش خواهرم

دو تا دخترشو چلوندیم و دیروز برگشتیم

وقتی اونجا بودیم واسمون سریالای خواب زده و دل و مانکن گذاشتن... 

حتی واسه وقت گذرونی هم ارزش دیدن نداشتن... 

سریالایی با موضوعای فضایی و مسخره و سرانجامای بیخود تر از موضوع داستان. اتفاقای وقت تلف کن و بازیگرای مصنوعی تر از موضوع.... 

تازه فهمیدم هیچ سریال خانگی توانایی بلند شدن روو دست قهوه تلخ و شهرزاد رو نداره. گرچه این دو تا هم تهش بی نتیجه موند و نفهمیدیم ولی در طول سریال اتفاقا و دیالوگای خیلی سنگینی رخ داد که یه قسمت آخر قابل بخششه واقعاً 

اما یه چیزی مث خوابزده... سریال پیچیده 

یه چیزی مث دل... که هیچ وقت هیچ دختری حاضر نمیشه پسر عاشق و پولدار و خوب رو بیخیال بشه... هیییییچوقت ...مگر این که دلش پیش یه پسر عاشق و خوب دیگه ای باشه نه پسر روانی 

یه چیزی مث مانکن.... هیچوقت یه دختر واسه انتقام از عشقش نمیره با پسرش ازدواج کنه... چه نفعی براش داره؟! 

اصن نویسنده ها نمیدونن دارن چی مینویسن 

فقط کپی پشت کپی ازسریالای مزخرف ترکی... اونا هم موضوعا تکراری، بی در وپیکر با یه عالمه بازیگر.... 

خدا آخر و عاقبت این وضع سریال و سینمای ما رو با نویسندگان فاز بالا به خیر کنه....  

کاش حداقل مردم به دیدن هر سریالی تن ندن و واسه وقتشون ارزش قائل بشن تا بلکه نویسنده ها به خودشون بیان و اراجیف تحویل ملت ندن... ای کاااااااش.... 

فقط خودمردم میتونن تمام سطوح جامعه رو به بالاترین نقطه برسونن.... 


خانه ی دل را تکاندم

خانه ی دل را تکاند...

من به دور انداختم بدخواه او را...

او، مرا...


((علیرضا بدیع))

122

وقتی توی جامعه هنوز تفکراتی وجود داره که بلایای طبیعی رو به خاطر وجود معصیت در جامعه میدونن، چه توقعی از آینده و پیشرفت این جامعه دارین؟ 

البته که هر جامعه و مملکتی عاقبت یه روزی رشد و پیشرفت میکنه و ایران هم دور نیست از اون دوران خوش اما به هر حال زمان میبره تا تعصبات و تفکرات خشک و متحجرانه از بین برن و مطالعه و سطح فرهنگ در بالاترین جای ممکن قرار بگیرن... 

زلزله، سیل، آتش سوزی، طوفان وسونامی آثار معصیت نیستن... 

اسمشون روشونه به اینا میگن بلایای طبیعی 

معصیت باعث میشه اتفاقای دیگه رخ بده... باعث میشه دلا نسبت به هم چرکین بشه، مردم سر همدیگه بیشتر کلاه میذارن، فقر و فلاکت و تنگدستی و مشکل پشت مشکل برای مردم ایجاد میشه... 

معصیت هم فقط مربوط به بی حجاب و بد حجاب و مشروب و چیزای دیگه نیست... اینا رو هم شامل میشه اما دزدی و فساد و رانت و اختلاس و کلاهبرداری و دروغ و تهمت و ربا، بیشترین معصیتای ممکن توی جامعه ی ما هستن. رشوه و پول حروم و این جورچیزا وقتی قبحش شکسته شده دیگه مصیبتا پشت هم سوار میشن. وقتی هممون به یه شکلی دستمون به همین حروم خوری آلودست وضع همین میمونه... 

ولی بازم اینا باعث نمیشه زلزله و سیل بیاد... 

بازم باعث نمیشه چند شبانه روز بارون بیاد بگیم وای نگا بس که موها از روسری بیرونه خدا قهرش گرفته داره بارون میریزه... 

اینا رو با اونا قاطی نکنین لطفا 

ماستا رو نریزین توی قیمه ها.... 


غم آدم را می کشد.

خیلی سریع.

احساس خطا هم همین طور،

البته برای آن هایی که از عاطفه بویی برده اند.


((فیلیپ کلودل)) | جان های افسرده

ترجمه: پرویز شهدی