ماه دنیای من

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!
ماه دنیای من

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!

68

بعضی وقتا حس میکنم زندگی واقعاً جاودان میمونه

ما تا ابد زنده هستیم ونفس میکشیم... 

یعنی انقد خستم از شرایط موجود که حس میکنم دیگه تا ابد همه چیز موندگاره حتی من حتی حال بدم حتی اوضاع نابه سامان و مضحک زندگیم .. 

خیلی سخته وقتایی که این فکر به ذهنم میرسه و مدام بغض میکنم و اشکی هم سر ریز میشه از این فکر... بغضی از سر ترس و نگرانی که نکنه واقعاً قراره تا ابد من و این حالم زنده بمونیم !

نکنه تمومی نداشته باشه ! 

خب حالا اگه قراره این حال و حس ناخوب ادامه داشته باشه، چرا عمرم تموم نمیشه ؟چرا این زندگی به پایان نمیرسه؟ مگه نمیگن هر کسی یه روزی میمیره، اون روز دقیقا واسه هر کسی کی هست؟ 

چه نشونه هایی داره ؟صرفاً مریضی آدمو میکشه؟ یعنی یکی سالم باشه اما خسته اززندگی، نمیمیره؟ تهش کی میرسه اونم راحت بشه؟! 

کلافم از این فکرا و پرسشای بی جواب

خستم از صبوری و امید داشتنی که نتیجش نمیرسه. ..شایدم این همه امید بی نتیجه باشه

شاید اصن من دارم زور بیخود میزنم 

خلاصه که هیچی خوب نیس . . 

اینم از مهر 97 که چه زود داره تموم میشه. . 

نصف عمرم توی درس خوندن و رسیدن به جایی گذشت 

و لذتی نبردم و ناراحتم که چرا باید ما حتماً بریم سر کار ؟چی میشه بابامون خرجمون کنه؟ استقلال و پول درآوردن به چه قیمتی؟ همش چارتا لباس بیشتر میتونی بخری... 

وقتی اجازه ی سفر تنهایی نداری وقتی انقد مملکت بی صاحابه که امنیت توش نیست چه ارزشی داره از این روزا استفاده نکنیم واسه این که مد شده دخترا هم باید مستقل باشن .. گور بابای مد و حرفای هم نسلای من .همه زندگیا پاشونه محض همین استقلال بیش از حد خانوما... مرد ستیزی و زن ستیزی رو با همین طرز فکر داریم رواج میدیم چارتا شعار هم مینویسیم که ها دختر باید دستش توو جیب خودش باشه چمیدونم منت کسی نکشه فلان بسان.... 

چارتا چرندیاتی که مجبوریم به خاطرش از لذت زندگیمون و فصلای خوب خدا بزنیم بشینیم درس بخونیم که بریم سر کار .

ای لعنت به این زندگی

بعد میگین چرا عصبی میشی... میبینین علتش چیه ؟چون نمیتونیم خوش باشیم. چون باید دهن خانواده رو ببندیم انقد چیزی بهمون نگن که برو فلان جا کار کن فلان جا ال کن بل کن .. هی برو توو جامعه تجربه کسب کن. تجربه ی چی ؟

گرگ شدن و دیدن جامعه ی نکبت زده تجربه میخواد؟ چیزی که داره از سر و کولش میریزه پایین دیگه چه نیازی به لمس از نزدیک من داره؟ 

هی روزگار. . اصن زندگی واقعاً خوب نیست.. .

نظرات 1 + ارسال نظر
. سه‌شنبه 15 آبان 1397 ساعت 12:17 http://fidgety.blogsky.com

استقلال مالی مد نیست باید یه فرهنگ باشه چون تنها با این یا داشتن یک خانواده قدرت مند میتونی باقی استقلال هاتو حفظ کنی
از من به شما نصحیت

استقلال مالی که باید جون بکنی و واسه پول درآوردن قرار باشه بدویی و از زندگی لذت نبری و وقتی واسه خوشی نداشته باشی و صرفاً به فکر پول درآوردن باشی، دو زار نمی ارزه. فعلا که توی ایران استقلال مالی یعنی این. اگه شما کشور دیگه ای هستی و جور دیگه ای براتون تعریف شده خوش به حالتون.
وگرنه توی ایران هر کی هم سر کار هست لذت نمیبره و استفاده نمیکنه از پولش گذاشته باهاش دو متر قبر بخره... منم همچین استقلال مالی که پیرم میکنه نمیخوام.... فقط ملت خوشحالن که پول دارن و سر کار میرن... اگر استقلال مالی این باشه پس مردم نباید ناله کنن اما هر کسی که سر کار هست و در آمدی داره به هر حال باید یه لذتی هم ببره که متاسفانه همشون فقط دارن غر میزنن... هم درآمدشون خوبه هم زندگی دارن فقط چون دنبال تجملاتن صداشون گوش فلکو کر کرده. همچین چیزی فرهنگ نیست... مد و کلاسه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.