ماه دنیای من

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!
ماه دنیای من

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!

72

دیروز داشتم به این فکر میکردم که زندگی واقعا جبر مطلقه

ممکنه بیاین بگین نه من به اون رشته ای که علاقه داشتم رسیدم یا رفتم سر اون شغلی که آرزوم بوده اما باید بگم همینم در اصل خدا علاقه و آرزوشو توی وجودتون گذاشته

ما واقعاً هیچ اختیاری نداریم. حتی حق انتخاب هم باز بین چیزایی هست که خدا سر راهمون قرار داده و انگار در اصل هیچی به هیچی .. 

به اون مقام و موقعیتی که خودش میخواد میرسونه .. اون آدمی که توی سرنوشت و تقدیرمون قرار داده میاره توی زندگیمون و حتی اگه شما یا من دل به شخصی غیر از قسمتمون ببندیم، نمیده که نمیده... .نمیشه که نمیشه... معجزه هم نمیکنه... میگه بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ولی در اصل مقصودش این بوده که اونی که من مد نظرمه ازم بخواین :) خب قربونت برم خدا! مگه ما علم غیب داریم چیزی که تو میخوای رو بخوایم؟ ما بنده ایم و چیزی که به دل میشینه حالا توی هر مسئله ای هم که باشه ازت میخوایم. توقعی داری ازمون :) والا.... 

خلاصه این که بعضی وقتا فکر میکنم دارم تلاش و سعی بیخود میکنم چون عاقبت همونی میشه که خدا میخواد .. چون عاقبت هیچ برگی بدون اذن خودش از درخت نمی افته. ..

نمیدونم شاید چون خیلی خسته هستم همچین فکر و حسی دارم.. .

نمیدونم.. .

نیاین دعوام کنینا ...صرفاً از فکر و حال و هوای این روزام نوشتم :))  

71

15 آبان و بارون پاییزی شیراز

زندگی رو همین چیزا قشنگش کرده وگرنه خالی از هر لطفیه... 

این روزا یه اتفاقایی رخ داده نمیدونم به این حال و هوام و حسم اهمیت بدم یا نه. نمیدونم جدی بگیرم یا نه.. .

ترجیح میدم بذارم ببینم مرور زمان چی میخواد... اعتماد یا عدم اعتماد .. 

خدا بزرگه ..بدون شک هیچی بی حکمت نیست و هر چی بشه حقه.. فقط خودش با خبره که قراره چی بشه و خودش بهتر میدونه چیکار کنه. .. منم دخالتی نمیکنم :) 

میسپرم دست خودش. . هر چه بادا باد ...

###########################################

لعنت

به تمام درهایی که

پشت آن نیستی …


((افشین صالحی))

70

مهر با هر سختی که داشت تموم شد

آبان اومد

امیدوارم خوش قدم باشه...صبور و عاشق باشه

پر انرژی و غافلگیر کننده باشه

الهی آمین... 

زندگیا هم داره زود میگذره... به سرعت.. . عجیبه

امروز توی بانک یه زوج اومده بودن وام ازدواج بگیرن. با خودم گفتم ببین با وجود همه ی سختیا و مشکلات اقتصادی مملکت بازم دو نفر تصمیم گرفتن برن سر زندگیشون و توی هر لحظه کنار هم باشن ...چه توی خوشی چه توی غم و ناراحتی و بی اعصابی... 

خدا رو شکر کردم و به این حال خوش دل یه عده لبخندی زدم و از خدا خواستم کم کم حال دل هممون خوش و عالی بشه. ..امیدوارم که میشه و خدا تنهامون نمیذاره

کافیه فقط خودمون پذیرای این معجزه و کمک خدا باشیم و آماده بشیم و خودمون هم کمکی کنیم که همه چیز درست بشه.. .

به امید روزای بهتر این مرز و بوم