ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
امروز تولدم بود
صبح هیچ تمایلی نداشتم از رخت خواب بیام بیرون.
دلم میخواست تا لنگ ظهر میخوابیدم ولی نمیشد
باید میرفتم سر قرار ملاقاتی که داشتم
هوا سرد بود و اشتباه کردم لباس مناسب نپوشیدم
داشتم از سرما گریه میکردم
من همش فکر میکنم قراره دوباره هوا گرم بشه واسه همینم لباس خوب نمیپوشم. زیادی توو جو گیر افتادم...
خلاصه که امروز خیلی خوب بود و خوش گذشت و یه سری حرفا زده شد و.... دیگه گفتیم بریم واسه ادامه ی ماجرااااا...
درد را بپذیرید
لذتها را گرامی بدارید
پشیمانیها را حل کنید ،
و از این لحظه به گونهای زندگی کنید که بتوانید بگویید
اگر دوباره متولد میشدم
باز همین زندگی را میکردم
((جان مکینتاش))
HBD