ماه دنیای من

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!
ماه دنیای من

ماه دنیای من

حالــــَم خـوب اَست این روز هــــایم را دوست دارم ..!

106

وقتی وارد رابطه میشیم یا وقتی که ازدواج میکنیم، وقتی دیگه تعهد و تعلق پیدا میکنیم نسبت به یه شخص دیگه، وقتی مسئولیت دار میشیم، خیلی مسخرست خیلی مضحکه که وقتی طرفمون ناراحته، عمیقاً غصه داره خودمون از زیر بار مسئولیت شونه خالی کنیم و حوالش کنیم به فلان روان شناس یا به فلان کتاب و بگیم برو مقاله هاش یا وویساشو گوش کن خوب میشی... 

وقتی آدم همچین چیزی میشنوه فقط تنها چیزی که میاد توی ذهنش اینه که شاید بهتر بود هیچوقت با تو آشنا نمیشدم هیچوقت توی رابطه نمیومدم یا هیچوقت ازدواج نمیکردم باهات که حالا توی همچین شرایطی که من فقط به خودت نیاز دارم، با خیال راحت( و به خیال خودت که چه کار توپی کردم راهنماییش کردم بره مشکلشو حل کنه) منو پرت نکنی سمت کسی یا چیزی... 

توی رابطه ی دوستی میشه یکیو سر همچین مسئله ای گذاشت کنار چون این شخص هیچوقت پای درد دلت نمیشینه، هیچوقت بهت اهمیت نمیده براش مهم نیستی وگرنه حتی اگر واقعاً ازش کاری برنمیومد بازم سعی میکرد حرفاتو گوش کنه آرومت کنه بعد راه حل بهت بده. اما نمیدونم توی قضیه ی ازدواج اگر از کسی همچین موردی رو ببینیم میشه سر این مورد ازش جدا شد و طلاق گرفت یا نه؟! نمیدونم میشه توی این مسئله باهاش صحبت کرد و به مشاور رجوع کرد و کمک گرفت یا سریع نا امید بشیم ازش و بگیم خداحافظ...؟ 

به نظر شما چه میشه کرد؟اگر دو نفر برن پیش مشاور آیا امکان عوض شدن و خودساختگی واسه این فرد وجود داره؟ 

من خودم شخصاً توی همچین موقعیتی نیستم اما برام سواله که با همچین آدمی اگر شریک زندگیمون باشه چیکار باید بکنیم؟! 

من فقط میدونم که خیلی سخته یکیو داشته باشی اما مسئولیت خودشو ندونه و قبولش نکنه و هیچوقتم برات اون وقت و اهمیت و ارزشی که باید قائل نیست اما کماکان داره باهات پیش میاد.

عاقبت این روزا تموم میشه و حتی خود رابطه هم تموم میشه اما میدونم که یه سری رفتارا و حرفا هیچوقت فراموش نمیشن. یه سری ناراحتی و غصه هایی که توی یه روزایی به وجود اومدن هرگز از یاد نمیرن و بعضی وقتا واقعاً آدما به گذشته هاشون نگاه میکنن و نمیخندن به ناراحتیایی که داشتن، بلکه به فکر فرو میرن و شاید کمی دلشون بگیره از این که چه روزایی رو با ناراحتی و غصه سپری کردن اما اون روز هیچکس نبود حتی در آغوش بگیرتشون، اشکشونو پاک کنه و حتی لحظه ای توی چشماشون نگاه کنه و بگه غصه نخور درست میشه... 

آدما فراموشکار نیستن، فقط بیخیال میشن... ولی بازم یه روزی یادشون میاد و بر خلاف کلیشه ای که باب شده که به گذشته و اشکات میخندی، میشه گفت به سکوت عمیقی دچار میشن... 

اطرافیانتون رو به سکوت عمیق گرفتار نکنین

عزیزترین آدمای زندگیتونو بیخیال نشین 

همدیگه رو دوس داشته باشین. اگر توی رابطه هستین اگر ازدواج کردین همین امروز مشکلاتتونو حل کنین صحبت کنین و از بودن در کنار هم لذت ببرین 

به همدیگه عشق بورزین و نذارین کسی از نبودنتون اذیت بشه... نذارین کسی به خاطر عشقی که بهتون داره آب توو دلش تکون بخوره... 

قدر همدیگه رو بدونین ...آدما موندگار نیستن لحظه های خوش ابدی نیستن و حتی لحظه های بدی هم تموم میشن. ولی تحت هر شرایطی کنار هم باشین و تکیه گاه باشین... به معنای واقعی کلمه حامی باشین... 

خدا هوای هممونو داره... 


خزان هم با سرود برگ ریزان عالمی دارد


چه جای من که از سردی و خاموشی زمستانم


((شهریار))

105

نصف پاییز گذشت و هوای اینجا هنوز گرمه. 

البته شبا خنکه و خوبه و میشه حس کرد یکم پاییز اومده

پرتقالا هنوز سبزن، نارنگیا هنوز سبزن 

اما هر دو بوی خیلی خوبی دارن... همچین که میگیریشون توی دستت بوی خوششون مستت میکنه و میفهمی که پاییزه... 

دلم گرفته... دلتنگم... نمیدونم آینده چی میشه... دلم میخواد واقعاً یکی پیدا بشه فقط از آینده راستشو بگه و من خوشحال بشم و دلم گرم بشه و واقعاً اون اتفاقا هم رخ بدن. البته فقط اتفاق خوب رخ بده... 

دلم واسه بیرون رفتن توی عصر پاییز تنگ شده... 

هنوز دارم واسه آزمون وکالت میخونم و به شدت خستم از درس خوندن اما حتماً باید تموم کنم و پشت سر بذارم این روزا رو... 

ان شاءالله این فرصت باقی مونده رو با قدرت و تمرکز میخونم که به امید خدا قبول بشم و یکم حالم رو به راه بشه... الهی آمین... 

ای خدا خودت کمک کن بهم!  لطفاً... 


دوستان من کجا هستند؟

روزهاشان پرتقالی باد!


((سهراب سپهری))

 

104

پاییز 98 هم شروع شد

پاییزی که من همیشه عاشقشم و منتظرم زودتر برسه 

خوبه که اومدی پاییز تن طلایی 

قدر خوبیا و قشنگیاتو میدونیم 

پاییز واسه من همیشه فصل عاشقی بوده، فصل وصال 

وصل تولد خودم و پادشاه همه ی فصل ها... 

امیدوارم تک تک لحظه هاش تک تک روزاش تا 30 آذر به بهترین شکل ممکن بگذره و پر از خاطره های قشنگ ازش به جا بمونه 

الهی آمین :-)


بیان عشق

به اندازه‌ی خود عشق مهمه

آدما به بیان کردن و بیان شدن

احتیاج دارند


((فریبا وفی))

103

امّا خاطرت باشد!

همیشه،

این تویی که می‌رَوی،

همیشه،

این منم که،

می‌مانم...!


((سید علی صالحی))

102

به نظرم زشت باشه که بخوام هر شب بیام اینجا و ازجنتلمنی آقای جان صحبت کنم و حرص بخورم که چرا مرد ایرانی نباید اینطوری باشه؟ 

نمیدونم شاید مرد جنتلمن ایرانی هم پیدا بشه ولی خب بر اساس تجارب و شواهد و از اونجایی که تمااااااام زنان ایران زمین مدااااااام ازمردشون مینالن ، من واقعاً نمیدونم زنه توقعش زیاده یا واقعاً مردش آدم به درد نخوریه یا کلا آدمای نالونی هستیم...

خلاصه که یکی مث جان خییییییلی کمه توی ایران... خعلی... خیلی هم نه... خعلی

اغراق و این حرفا رو قبول دارم یکی توی فیلم ترکی یکی فیلم هندی اماااااااااا مغرور و خودخواه بودن شدید و عمیییییییق مرد ایرانی رو هم موافقم اساسی.... یعنی هر چی بگم کم گفتم. خلاصه که مردای روزگار من! اگر اینجا رو میخونین بهتره یه فکری به حال خودتون بکنین. چون زنان سرزمینم بس که از مردشون عشق و علاقه نگرفتن افسرده و غمزده شدن. جامعه ی ناراحت امروز ما، به خاطر حال نا خوش خانومای کشورمونه... میگن زن شاد باشه محیط خونه شاده... زن تا یه حدی میتونه خودشو شاد نگه داره با یه سری کارای مورد علاقش اما یه مقداری از این شادی رو هم مرد باید براش فراهم کنه. از خانوماتون عشق و علاقه رو دریغ نکنین. از دوس دختراتون محبت و دوس داشتن رو نگیرین. البته منظورم زن لایق ودوس دختر خوب هست. میدونم هر کسی لیاقت عشق رو نداره ولی اگر میبینین کسی رو دارین که لایق بهترین هاست، براش کم نذارید.... 

به قول دکتر شیری( یه تکان )بدین به این سرزمین و حال و هواش

عشق و علاقه بپاشین به سر و صورت زندگیاتون 

به مردم این کشور لبخند و مهربونی بپاشین 

حال اطرافیانتون رو خوب کنین تا کم کم همه چیز درست بشه

تا خدا هم ببینه ما عاشقیم، مهربونیم و خیر خواه بقیه هستیم و روشو بهمون برگردونه... 

خدای خوب و مهربون! لطفاً خودت بهمون رحم کن تا همه چیز عالی بشه

الهی آمین 


قشلاق و ییلاق سرش نمی شود

به ما که رسید

اتراق کرد

تنهایی


((هاشم فتحعلی پور))